طرح درمانی پیشنهادی پزشک به علت اصلی بروز اختلال گفتاری بستگی دارد و معاینه توسط متخصص اعصاب، متخصص گوش و حلق و بینی یا آسیب شناس گفتار و زبان را شامل میشود. پزشک بیمار را به آسیب شناس گفتار و زبان یا متخصص گفتاردرمانی معرفی میکند تا روش انجام تمرینهای تقویت کردن تارهای صوتی، افزایش کنترل صوتی، بهبود تلفظ و شمرده صحبت کردن و برقراری ارتباط به عنوان گوینده و شنونده را آموزش ببیند. در بعضی موارد از دستگاههای ارتباطی کمکی خاصی نیز استفاده میشود؛ برای مثال از بیمار خواسته میشود تا برای تبدیل پیام نوشتاری تایپ شده به گفتار از یک دستگاه الکترونیک کمک بگیرد. در موارد نادر انجام جراحی یا دیگر عملهای پزشکی ضرورت مییابد. درهر حال روش درمان هر نوع از اختلالهای گفتاری متفاوت با دیگری است. درمان اختلال گفتاری پزشک برای درمان اختلال گفتاری سعی میکند که علت اصلی بروز علائم را برطرف کند. برای مثال اگر زبان پریشی پیآمد سکته مغزی باشد، دارو درمانی، جراحی و جراحیهای بسته مغز تجویز و توصیه میشود. متخصص آسیب شناسی گفتار و زبان نیز ارزیابی شناختی ـ زبانی جامعی را انجام میدهد. برنامه درمان سکته مغزی با گفتار درمانی بر بهبود مهارتهایی که توسط سکته تحت تأثیر قرار گرفتهاند متمرکز بوده و به مناطق آسیبدیده بستگی دارد. درمان اختلال تکلم پزشک بیمار دچار اختلال دیزارتری را به شرکت در جلسات گفتار درمانی تشویق میکند. درمانگر تمرینهایی را برای بهتر کنترل کردن تنفس و افزایش هماهنگی زبان و لب آموزش میدهد. به علاوه اعضاء خانواده و اطرافیان نیز باید در مراعات حال بیمار شمردهتر سحبت کنند تا بیمار زمان کافی برای پاسخگویی و اظهار نظر داشته باشد. درمان اسپاسم صوتی هیچ درمان شناخته شدهای برای آواپریشی اسپاسم گونه وجود ندارد. با این حال پزشک درمانهایی را برای کاهش دادن علائم پیشنهاد میدهد، برای مثال تزریق بوتاکس (سم بوتولینوم) در تارهای صوتی یا جراحی آنها را پیشنهاد میدهد. این درمانها اسپاسمها را کاهش میدهد. درمان اختلالهای صوتی پزشک از بیمار میخواهد استفاده از تارهای صوتی را محدود کند تا فرصت لازم برای التیام یافتن فراهم شود یا از آسیب بیشتر جلوگیری شود. مصرف کافئین یا دیگر داروهای تحریک کننده تارهای صوتی نیز باید محدود شود. جراحی یا دیگر درمانهای صوتی نیز در موارد نادر ضرورت مییابد. مشکل در صحبت کردن و حرف زدن پیشگیری از اختلالهای گفتاری بزرگسالان پیشگیری از بعضی از گونهها و علل اختلالهای گفتاری غیرممکن است. اما با رعایت اقدامهای پیشگیرانه زیر میتوان احتمال بروز شماری از اختلالهای گفتاری را کاهش داد: خودداری از استفاده اشتباه از صدا برای مثال داد زدن یا فشار وارد کردن به تارهای صوتی کاهش احتمال ابتلا به سرطان گلو از طریق سیگار نکشیدن یا کمتر در معرض دود دخانیات قرار گرفتن کاهش احتمال ضربه مغزی از طریق به سر گذاشتن کلاه ایمنی هنگام دوچرخهسواری، استفاده از محافظهای سر هنگام شرکت در ورزشهای تماسی و بستن کمربند ایمنی در وسایل نقلیه موتوری کاهش احتمال سکته مغزی از طریق ورزش منظم، رعایت رژیم غذایی متعادل و نگه داشتن فشار خون و کلسترول در سطح سالم و بیخطر محدود کردن مصرف الکل
سب اعتماد به نفس :باید جرات كنیم و حرف بزنیم..اما به موقع .حتی اگر احساس كنیم كه نمی توانیم ماهرانه از عهده آن بر بیاییم ..و از آنجایی كه ""اندیشه خاستگاه عمل را به وجود می آورد""باید از امروز این عبارت را با عزم راسخ و قاطع چندین بار در روز تكرار كنید"من جرات حرف زدن خواهم داشت" یادگیری اینكه به روشنی و با دقت سخن بگوییم:كسی كه بتواند به آسانی افكارش را بیان كند در قدم نخست احساس برتری میكند..اما نفوذ مستقیم كلام بوضوح و دقتش بستگی داره..فقط جرات حرف زدن داشتن كافی نیست بلكه باید بتونیم منظور خودمون و به درستی بفهمونیم..توی بسیاری برخوردهای كوچك روزمره صراحت و روشنی كلام ما مانع از بروز گرفتاری و كدورت میشه..پس از امروز تصمیم بگیر كه شیوه بیان خودت و به كمال مطلوب برسون... یاد بگیریم كه چگونه در بحث و مجادله مقاوم و مسلط باشیم:برخورداری از شهامت صراحت و دقت در مشاجره ها و مباحث (البته بی آنكه اجازه بدیم تسلیم یا مشوش بشیم)چاشنی زندگی روزمره ماست...من انسان های شریف و آبرومندی میشناسم و دیدم كه بدرستی از محق بودن خودشون اطمینان دارن اما فقط به علت آگاهی از ضعف بیانشون به جای اینكه واكنشی نشون بدن منفعلانه اجازه میدن كه مغلوب واقع بشن...این جور احساس ضعف گاهی میتونه به عصبانیت و خشم منجر بشه.... یادگیری اینكه چطور مخاطبان و جذب كنیم و تاثیر خوب بذاریم:افراد خوش برخورد و شیرین سخن پیوسته به محبوبیت و بویژه جذابیت خود اضافه میكنن..ثمره داشتن بیانی گیرا و جذاب همچنین هنر یافتن واژه های دلپذیر و مناسب توافق و توجهیه كه توی قدم اول به دوستی و همدلی می انجامه...حتی بدترین نقطه ضعفهای جسمی كسایی كه با جذابیت صحبت میكنند پوشیده می شه...و هر قدر فردی نا خوشایند باشد فقط به كمك نیروی جاذبه بیان و با پرورش صدا تلفظ واژها و ذهن خود میتونه مورد پسند توجه و ستایش قرار بگیره.... نفوذ در دیگران:توانایی نفوذ در فكر و وضعیت روحی اطرافیان بسیار مطلوبه...انسانهای مشوش عصبی نا آرام و مضطرب در صورتی كه به همان شیوه همیشی مورد خطاب صورت گیرند واكنش نشون میدن...آرامش بخشیدن به عده ای و به اندیشیدن واداشتن عده ای دیگه (با عبارت های گویا و پر معنی )به معنای توانایی آفریدن تصویرهای مناسبه.... یاد بگیریم كه چگونه در حضور جمع قدرتمندانه سخنرانی كنیم:اجبار صحبت كردن در برابر جمع فقط برای افراد با تجربه پیش نمی آید..در هر انجمن یا اجتماع ساده هیچ كس نمی تونه مدعی داشتن نقش موثری باشه مگه با پشتوانه قدرت بیانی پرورش یافته ..در واقع هر قدر هم كم به موضوع تسلط داشته باشیم اگه بتونیم آرامش خودمون و حفظ كنیم به همون راحتی كه برای گروهی كوچیك صحبت میكنیم میتونیم برای هزاران نفر هم سخن بگوییم... برای اینگه گفتاری درست داشته باشیم باید؟ · باید روی گفتار خوتون تسلط پیدا كنید:این یعنی تسلط روی خود جوشی كلام ..هنگامی كه احساس میكنید نیازی به حرف زدن نیست خود را ملزم به گفتن ندانید و مراقب باشید كه فقط نكات مهم رو بگید..اگه با آدم پر حرفی سر و كار دارید اجازه ندید كه وقتتون رو تلف كنه..با متانت و آرامش صحبت كنید..حتی اگه با لحن تندی مورد خطاب قرار گرفتید..شما هر چقدر هم كه كمرو باشید باز دوستان نزدیكی دارید كه در كنارشان احساس ناراحتی و خجالت نمی كنید..سعی كنید كه با همین نزدیكان احساسات خودتون و در میان بزارید ..واژه های دلخواهتون رو انتخاب كنید ..از بیان جمله های نسنجیده كه ناخواسته به زبان میاد خودداری كنید...مطمئن باشید هر جمله ای كه ادا میكنید بیانگر تفكر شماست.. · قاطعانه بر خورد كنید:حتی كم جرات ترین افراد نیز شجاعتی نهفته دارند همچنان كه افراد كمرو جسارتی بالقوه ...شاید دیده باشی كه یه شخص مردد ناگهان رفتاری قاطع در پیش میگیرد ...برای اینكه قاطع باشید چند تا عامل خیلی مهمه..1-خود تلقینی با صدای بلند یا به طور ذهنی به خود تلقین كنیم...2-نگاه شماسعی كنید در حد امكان كمتر پلك بزنیدو حالت نگاهتان خونسرد باشد.3-ظاهر شمامجموعه شخصیت شما باید چنان آراسته باشد كه در همان گام نخست احساس اعتماد به نفستان را القا كند...4-پافشاری سرسختی و پافشاری خود را ابراز كنید.و نشان دهید كه مطمئن هستید به زودی تغییر عقیده خواهد داد.. · درست جمله سازی كنید:برای اینكه دیگرون براحتی منظور شما رو دریابند و بتوانند بروشنی آن را بیان كنید بی وقفه از هر گرایشی كه موجب فراموشی اصل اولیه جمله سازی می باشه پرهیز كن ..یعنی اصلی كه جمله یه فعل و یه فاعل و یه مسند میخواد...پس افكار خودتون رو كلمه كلمه شرح بدید..نهایت تلاش خودتون رو هم بكنید تا واژه ها و عبارتهای لازم را برای بیان دقیق افكارتان بیابید....
۱۱- بر احساس غم غلبه کنید. چیره شدن بر افکار بد و احساس بدبختی، علاوه بر ساختن اعتماد به نفس به شما کمک میکند تا آن را به راحتی تبدیل به حسی قدرتمند کنید. معروفترین قطعات موسیقی، بزرگترین آثار هنری و شاهکارهای جهان ادبیات به دست کسانی ساخته شدهاند که عمق ناامیدی، باختن و تهی شدن از همهچیز را تجربه کرده و سپس این مفاهیم را شکست دادهاند. ۱۲- راهی که آغاز کردهاید را به پایان برسانید. برای خودتان هدف مشخص کنید. راهی که بدون داشتن هدف مشخص آغاز شود، به قول قدیمیترها به ترکستان ختم خواهد شد. پس از مشخص شدن هدف، خودتان را مجبور به طی کردن مسیر منتهی به آن کنید. هنگامی که شما هدفی را برای خود تعیین کرده و تمام تلاش خود را برای رسیدن به آن به کار میبندید، به صورتی ناخودآگاه قدمهای محکمی در راستای ساختن اعتماد به نفس و افزایش اعتماد به نفس برداشتهاید. این شیوه از شما فردی خستگی ناپذیر، قدرتمند و مسلط بر اوضاع پیرامون خود میسازد. ۱۳- سعی نكنید با توسل جستن به كارهای ضد ارزشی و غیرانسانی، موفقیتی كسب كنید. به خود گوشزد كنید موفقیتی كه در گرو لطمه زدن به سجایای انسانی باشد، فاقد ارزش و ناپایدار است. ۱۴- محیط كاری شما به مثابه یك دهكده كوچك است. قطعاً هر حرف یا اظهارنظری كه در مورد همكارانتان انجام دهید، دیر یا زود به گوش آنان خواهد رسید. پس مراقب رفتار و سخنان خود باشید. شاید یك حرف نسنجیده و نادرست، رابطه شما را برای همیشه با دوستی خوب و همكاری شایسته و دلسوز قطع نماید و شما هرگز قادر به جبران این خسارات معنوی نباشید. ۱۵- با ترسهای خود مقابله کنید. هیچ چیز مانند تسلیم شدن در برابر ترسها نمیتواند اعتماد به نفس شما را نابود کند. همهی ما در زمانهای گوناگون ترس را احساس کردهایم. ما به عنوان پیشرفتهترین مخلوقات جهان هستی میتوانیم با تقویت نیروی شجاعت در برابر مشکلات بایستیم. استفاده از سلاح شجاعت و روبرو شدن با ترسها یکی از راههای اصلی و مهم ساختن اعتماد به نفس و قدرت بخشیدن به آن است. باید خودتان را از زندان تاریک ترسها رها کنید. ۱۶- اگر عادت یا ویژگی در شما وجود دارد كه باعث آزارتان می شود، با برنامه ریزی درست و اصولی آن را از خود دور كنید. مثلاً اگر اندام ناموزونی دارید، با انجام ورزش و رژیم های درست غذایی اندام خود را متناسب كنید. ۱۷- اگر می خواهید از پیشرفت خود اطلاع حاصل كنید، خود را نسبت به گذشته خودتان مقایسه كنید نه با دیگران. ۱۸- به موفقیتهای خود نگاهی بیندازید. از موفقیتهایی که تاکنون داشتهاید، برای خود لیست تهیه کرده و همراه خود داشته باشید و هرگاه احساس عدم اعتماد به نفس کردید، نگاهی به آن بیندازید. ۱۹- همه روزه ما با انبوهی از ایده های مختلف كه متعلق به افراد پیرامون ماست، روبه رو هستیم. به باورهای خود ایمان داشته باشید و هرگز اجازه ندهید ایده های یأس آور دیگران، شما را از رسیدن به اهدافتان باز دارد و یا ریتم حركت شما را كند كند. ۲۰- بیاموزید که به خودتان انگیزه ببخشید. همهی ما لحظههای بدی را در زندگیمان تجربه کردهایم. بارها سر و کلهی لحظههای پر از تردید، سردرگمی و پریشانی در زندگی تکتک ما پیدا شده و ما در زمانهای اینچنینی احساس شکست و بدبختی کردهایم. ما باید بیاموزیم که در زمان بروز این احساسات منفی چگونه اعتماد به نفس از دست رفتهمان را دوباره به دست آورده و از نو بسازیم. اعتماد به نفس,تقویت اعتماد به نفس ,اعتماد به نفس بالا اعتماد به نفس بالا ۲۱-هر جایی از مسیر زندگی تان كه هستید، اگر متوجه شده اید جهت یابی درستی انجام نداده اید و احتیاج به تغيير مسیر دارید، بعد از حصول اطمینان از درستی مسیر جدید، بدون تاسف و تامل از خویش انعطاف نشان دهید و راه و روشی را برگزینید كه باعث بهتر شدن نتيجه نهایی شما و میانبری براي رسيدن به هدفتان باشد. ۲۲- نیروی نگاه خویش را تقویت نمایید. اشخاص نظامی به خصوص آن هایی که در شغل فرماندهی بوده اند ناخودآگاه نیروی قدرتمندی دارند، درصورتی که میخواهید به این مرحله برسید، تمرین مؤثر زیر را انجام دهید:« ساچمه ای سیاه را در وسط سینی بگذارید ، و تلاش کنید با نظر خویش از فاصله ۲ متری آنرا حرکت دهید.» ۲۳- فرزندان خویش را از كودكی به مستقل بودن ترغیب كنید و با دادن مسوولیت های مناسب با سن آنان، روحیه استقلال و اعتمادبه نفس آن ها را شكوفا سازید. ۲۴- هرروز کاری انجام دهید که سبب خوشحالی درونی یا لبخندی بر لبتان شود. ۲۵- همیشه خوش ژست و پرانرژی باشید. حتی در لحظات بحرانی بر خویش مسلط باشید و قیافه انسان های شكست خورده را بخود نگیرید. ۲۶- فریب ظاهر جذاب اشخاص را نخورید. بسياري از جذاب ترین افرادی را که در دنیای اطراف مان سراغ داریم از ضعف شدید اعتماد به نفس رنج می برند. حتماً شما هم نام مرلین مونرو را شنیده یا دست کم یکی از عکسها و فیلم هایش را دیده اید. معروف است این هنرپیشه امریکایی که بعنوان یکی از زیباترین و جذاب ترین بازیگران سینما شناخته ميشود ، از ضعف شدید اعتماد به نفس رنج می برده است. بارها از وی نقل شده که هیچگاه تصویری مثبت و احساسی خوب نسبت بخود نداشته است. وی همواره و به اشتباه به عواملی نادرست مثل تائید سایرین براي کسب کردن حس رضایت و تعيين ارزش خویش نیاز داشت. ۲۷- گاهی تنبلی در انجام وظایف روزمره سبب ميشود در برنامه هاي زندگی مان خلل ایجاد شود و عقب بمانیم. براي جلوگيري از این بحران، برنامه روزانه ای براي خویش تهیه كنید و بر حسب اولویت، موارد را در آن درج نمایید و تلاش كنید در طی روز آن ها را به انجام برسانید. چگونه با اعتماد به نفس در جمع حرف بزنیم ۲۸- مهمتر از همه نه گفتن را یاد بگیرید. بسياري از اشخاص، قدرت نه گفتن را ندارند و این موارد براي آنان مشکل هایی ایجاد کرده است . درصورتی که پیشنهاد یا درخواستی به شما ميشود که میل ندارید آن را بپذیرید، با قاطعیّت ولی با احترام بگویید نه.
درباره اهمیت فن بیان در تدریس و زندگی شخصی، قبلا صحبت کردهایم. شاید شما هم دچار این مشکل شده باشید که موقع گفتن حرف و مطلب بسیار مهم و تاثیرگذار در جمعی که جلویشان رودربایستی دارید؛ ناگهان زبانتان نچرخیده باشد و نتوانسته باشید کلمات را خوب و درست ادا کنید و علاوه بر اینکه اعتماد به نفستان را از دست دادهاید؛ نتوانستهاید منظورتان را برسانید. 1-1- چه جملاتی برای تمرین فن بیان مناسب هستند؟ شاید مسخره به نظر بیاید؛ اما تمرین مداوم جملات زیر به تقویت فن بیانتان کمک شایانی خواهد کرد: تاجر تو چه تجارت می کنی ؟ لای رولت رندهی لیمو رفته چه ژست زشتی سه سیر سرشیر سه شیشه شیر لیره رو لوله لوله رو لیره کانال کولر تالار تونل شیش سیخ جیگر سیخی شیش هزار کارل و لرل کارها رو رله کردن غولارو با قند گول می زنیم 2- نقشهای مختلف بازی کنید: یک فیلم یا کتاب داستان را انتخاب کنید. جملاتی را که افراد مختلف و با موقعیتهای متفاوت در آن بیان میکنند در نظر بگیرید و این جملات را با صدای بلند بگویید. در این تمرین، باید سعی کنید لحنهای مختلف و
راه های افزایش اعتماد به نفس در خود و در مقابل دیگران
موقعیتهای گوناگون را در صحبت کردنتان نشان بدهید. نکته مهم در این تمرین، این است که صدایتان را حتما ضبط کنید و بعدا با گوش دادن به آن، نقاط ضعف و قوت خود را بشناسید. 3- اخبار بگویید: شاید شما هم گاهی به شوخی سعی کرده باشید مثل گویندگان اخبار حرف بزنید. جالب است بدانید که این کار، یکی از تمریناتی است که باعث میشود توانایی شما در فن بیان و ادای صحیح کلمات و لحن جمله، بالا برود. میتوانید سایت های خبری را باز کنید و از روی آنها شروع به خواندن اخبار کنید. با گوش دادن به صدای ضبط شدهتان میتوانید بفهمید در چه مواردی باید بیشتر تمرین کنید. این مطلب را هم از دست ندهید: چگونه بر ترس از سخنرانی غلبه کنیم؟ 4- تمرین خودکار: این تمرین، یکی از مهمترین و پرکاربردترین تمرینها برای تقویت فن بیان شماست که بسیاری از روابط عمومیهای شرکتهای بزرگ دنیا، انجام آن را برای کارکنانشان ضروری کردهاند. این تمرین باعث میشود حین صحبت کردن فرم صورت و لبهایتان حالت ایده آل را حفظ کند و کلمات و حروف با تلفظ صحیح از دهانتان خارج شود. 4-1- روش انجام تمرین خودکار: برای انجام دادن این تمرین، یک خودکار یا نی یا هر جسم استوانه ای باریک را بین لبها یا دندانهایتان نگاه دارید و تلاش کنید بدون اینکه خودکار بیفتد؛ حرف بزنید. باید آنقدر این تمرین را انجام دهید تا بتوانید بدون مشکلی در نگه داشتن خودکار، طوری حرف بزنید که بقیه متوجه حرفهایتان بشوند.
آمارهای رسمی و غیررسمی نشان میدهد که روزبهروز بر تعداد مبتلایان به انواع و اقسام سرطانها افزوده میشود. بعضی از این سرطانها نامآشنا و گروهی دیگر بیماریهای نادری هستند که پیر و جوان نمیشناسند و فرد را با انواع و اقسام علائم ناخوشایند و روند درمانی دشوار روبهرو میکنند. شاید در ابتدا باور نکنید که سرطان تا چه حد میتواند یک فرد را ضعیف و ناتوان کند اما مهم است که در برخورد با بیماران، روحیهتان را حفظ کنید و حرفهای اشتباهی به زبان نیاورید. بیمار مبتلا به سرطان در وضعیت معلقی قرار دارد و برای زنده ماندن تقلا میکند. پس با صحبتهای تان بیماران را آزرده خاطر نکنید. مهم است که هنگام صحبت کردن با یک بیمار سرطانی واژهها را با احتیاط بیشتری انتخاب کنید. گاهی اوقات انجام کارهای خوشحالکننده برای یک بیمار بهتر از حرفهای بیهوده است. برای مثال اگر با دوست بیمارتان تلویزیون تماشا کنید یا برایش گل بفرستید خیلی بهتر از این است که بگویید«متاسفم که تو را بیمار میبینم، به تو زیاد فکر میکنم.» این نکات را دکتر باربارا اندرسون، محقق و پروفسور روانشناسی به شما گوشزد میکند. به هر حال برای پیشگیری از صحبتهای ناخوشایند توصیه میشود که این جملات را به زبان نیاورید تا شرایط روحی و روانی بیمار بدتر نشود و بتواند درد و رنج سرطان را با کمک شما راحتتر تحمل کند.
کاری از دست من ساخته است؟ تعارف رایجی است که شاید در موقعیتهای دیگر به کام طرف مقابل شما خوش بیاید اما در مورد بیمار سرطانی قضیه فرق میکند. به جای این پرسش بهتر است کاری برای بیمار انجام دهید که در آن شرایط قادر به انجام آن سؤال نیست. شاید به قدری خسته و بیحال باشد که نمیتواند به انجام دادن کاری فکر کند و ایدهای هم ندارد که شما چه کاری میتوانید برایش انجام دهید. ترسا ریان، وکیل ۵۲ سالهای است که از سرطان نجات یافته است. او در این زمینه شما را راهنمایی میکند:«اگر بیمار در خانه بستری شده به او پیشنهاد دهید که آخر هفته شام یا ناهار میپزید و به خانهاش میآورید. بپرسید کدام روز را ترجیح میدهد. اگر این کار برایتان مقدور نیست از او بخواهید که بخشی از خریدهای بیرون را برایش انجام دهید یا مراقب فرزندانش باشید و آنها را به پارک یا سینما ببرید. اگر همسر یا دوستی دارد که کارها را انجام میدهند، آنها را همیاری کنید.» به هر حال پیشنهادات شما میتواند برای چنین فردی مفید واقع شود اما اینکه یک سوال کلی بپرسید، برای فرد بستری فایدهای ندارد و شاید حرف شما را تعارف در نظر بگیرد. پس اگر قصد کمک دارید پیشنهادهایتان را با جزئیات مطرح کرده و برای عمل به حرفه ایتان آماده باشید.
خیلی از افراد این طور بیان می کنند که: ما وقتی با افراد جدیدی می خواهیم صحبت کنیم، در برابر جمع صحبت کنیم، از کسی درخواست کنیم و یا درخواست کسی را رد کنیم؛ به علت خجالتی بودنمان دچار این نشانه ها می شویم: سرخ شدن صورت قوز کردن عرق کردن عدم ارتباط چشمی صدای ضعیف و آهسته این پا و آن پا کردن خشک شدن آب دهان طپش قلب و… که در ادامه در بخش ویژگی افرادی که دچار خجالت و کمرویی هستند، بیشتر به این مورد پرداخته ام. فکر می کنید که شما چند نشانه از نشانه هایی که ذکر شد را در ارتباطات تان با دیگران دارید؟ وقتی که از افراد خجالتی این سوال را می پرسم، معمولاً عنوان می کنند که ۹۰ درصد نشانه هایی که ذکر شد را در در ارتباطاتشان با دیگران، می بینند. اما وقتی آنها را در برابر جمعی قرار می دهم (موقعیتی که آنها از آن هراس دارند و به قول خودشان خجالت می کشند) و از آنها می خواهم که صحبت کنند، تقریباً ۱۰ درصد نشانه ها را حضار می بینند. واقعیت این است که افراد خجول خیال می کنند که دیگران همه نشانه هایی که ذکر شده را در آنها می بینند در حالی که حتی همان نشانه هایی هم که از خود بروز می دهند، قابل کنترل است. به عبارت دیگر: فرد خجالتی وجود ندارد! اما خجولی گری وجود دارد! فرد خجالتی با نشان دادن رفتارهای خجولی گری باعث می شود که دیگران او را فردی خجول ببینند. به طور واضحتر میتوان اینگونه بیان کرد که فرد با نشان دادن رفتارهای افرادی که ما به آنها خجالتی میگوییم، خود را خجالتی نشان میدهد و در اصل آن رفتارها و احساسات است که باعث میشود به فرد برچسب خجالتی بودن بخورد و اگر این رفتارها و نشانه ها را که بیشترشان نیز به صورت مستقیم و برخی نیز به صورت غیرمستقیم قابل کنترل هستند را مدیریت کند، هیچکس برچسب خجالتی بودن به آنها نمیزند.
برای اینکه ما رفتار جدیدی را به عادت تبدیل کنیم، باید عملکرد مغز ما نیز تغییر کند و به واسطه آن نیز محل، تعداد و تراکم سیناپسها نیز در آن مدارها تغییر کند و این مسئله مستلزم ساخته شدن مواد و اجزاء سلولی جدید است و چنین روندی زمان بر خواهد بود. مثلاً: ما یک مهارت مثل ورزشهای رزمی را چگونه یاد می گیریم؟ در ابتدا ما آموزش می بینیم که چطور مشت بزنیم یا از پاهایمان به چه صورت برای زدن ضربه استفاده کنیم سپس شروع می کنیم به تمرین کردن ولی در ابتدا ممکن است که دست و پاهایمان دچار کوفتگی و گرفتگی شود اما ادامه میدهیم. اما پس از مدتی تمرین درست انجام دادن، آن مهارت برای ما تبدیل به عادت میشود و به صورت ناخودآگاه میتوانیم ضربات خوبی را با استفاده از دست و پا بزنیم و حتی بتوانیم در مسابقات مربوط به آن رشته نیز شرکت کنیم. مغز ما به شکلی طراحی شده که می خواهد هر چیزی را به عادت تبدیل کند تا انرژی کمتری مصرف کند، و ما هر چیزی زیاد تمرین کنیم به عادت تبدیل می شود و انرژی کمتری از ما می گیرد.
تپش قلب (گاهی آنچنان شدید است که فرد تصور می کند قلبش می خواهد از دهانش خارج شود) سردرد و یا سبکی سر دست های گره کرده لرزش صدا یا لکنت زبان و یا بند آمدن زبان قوز کردن لرزش اندام و احساس شل شدن پاها شانه های افتاده نفس نفس زدن عدم ارتباط چشمی برافروختگی (قرمز شدن پوست، خصوصاً صورت) اختلال گوارشی (تهوع، اسهال و یا دل درد) بازی کردن با لباس یا چیزی که در دستشان است خارش صورت عرق کردن (خصوصاً کف دستهای خیس و سرد) گوشه گیری خشکی دهان داوطلب نشدن تنش و سفتی عضلات (گردن و تنه) لبخند بی خودی اختلال در تمرکز حافظه و… برای اینکه بتوانیم این موارد را کنترل کنیم، به شما پیشنهاد میکنم که مقاله خجالتی هستیم یا خجولیگری میکنیم را مطالعه کنید.
همواره بهترین نتایج زمانی خلق می شوند که بتوانیم روی کلام و بیان خود کار کنیم اگر نتوانیم روی ارتباطات خود کار کنیم مطمئنا به مشکل بر می خوریم
باید سعی کنیم جملات مناسب کلام مناسب و محترمان را انتخاب کنیم در غیر اینصورت اگر فن بیان ما عاری از کلمات محترمانه باشد ممکن است از نظر دیگران بیان خوبی نداشته باشیم.
در دنیایس مدرن امروزی که ارتباطات پیچیده شده است صرف اینکه اطلاعات خشک و بیروح عرضه کنیم نمیتواند ما را برای رسیدن به جذابیت ارتباطی یاری کند.
همچنین رفتار هایی که ما را از داشتن قدرت کلام برحذر میدارد. خب تا اینجا میدانیم ارتباطات مهم است اما شما وقتی دیگران را ناراحت می کنید چه کار می کنید تا حالا به این مسئله فکر کرده اید
برای این منظور همواره باید روی نحوه برخورد خود تامل کنید و تفکرات خود را در جهت بهبود روابط به کار بگیرید.
من حس می کنم اگر قصد دارید تا ارتباط خوبی بگیرید باید به یکسری نکات توجه کنید
خب ! بستگی دارد به اینکه در چه فضایی و برای چه افردی می خواهیم صحبت کنیم . مثلا در مثالی که در مورد برادرم زدم برادر من در برخورد و صحبت با یک فردی که تحصیلات بسیار پائینی داشت هم همانطور لفظ قلم صحبت می کرد و خب نتیجه هم مشخصه است ، شخص مقابل متوجه نمی شد . لفظ قلم صحبت کردن در شرایط و زمان مناسب به کار رود در حقیقت رسمی بودن شما را نشان می دهد اما جز شرایط خاص تلاش کنید که ساده و روان صحبت کنید( فن بیان یعنی با توجه به مخاطب و با توجه به موقعیت، موثر صحبت کردن) . اصلاً توصیه نمی کنیم که در ارتباطاتمان و هنگام صحبت کردن نقش بازی کنیم چون کاملاً مشخص می شود و حس خوبی به مخاطب انتقال پیدا نمی کند.
به جای چه کمکی میتونم بکنم؟ ⇐⇐⇐⇐⇐⇐ چه خدمتی ازمن ساخته است؟ به جای ﺩﺭ ﺧﺪﻣﺘﻢ ! ⇐⇐⇐⇐⇐⇐ ﺑﻔﺮﻣﺎﯾﯿﺪ . به جای من نمیدونم! ⇐⇐⇐⇐⇐⇐ کمی زمان نیاز دارم تا پاسخش را پیدا کنم . به جای : ﺟﺎﻧﻢ ﺑﻪ ﻟﺒﻢ ﺭﺳﯿﺪ ! ⇐⇐⇐⇐⇐⇐ ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﻧﺒﻮﺩ . به جای چرا به بقیه بیشتر از من حقوق میدید؟ ⇐⇐⇐⇐⇐⇐ میشه منو راهنمایی کنید که حقوق دریافتی خودم را چطوری افزایش بدم؟ و سود بیشتری به شرکت برسونم؟ به جای حقوق من به اندازه کاری که میکنم نیست..⇐⇐⇐⇐⇐⇐ چه پیشنهادی دارید برای این که بتونم ضمن سود رسوندن به شرکت، درآمد خودم رو هم افزایش بدم؟ به جای : ﺑﻪ ﺗﻮ ﺭﺑﻄﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ! ⇐⇐⇐⇐⇐⇐ ﺧﻮﺩﻡ ﺣﻠﺶ ﻣﯽﮐﻨﻢ .
تعداد صفحات : 3