به هر حال اگر با ترس خود مشکل دارید و فکر می گنید از حد طبیعی فراتر رفته، نباید به قرصها اعتماد کنید. در عوض ، باید به روشهای اصلاح روانشناختی قابل اعتماد و بی ضرر متوسل شد. در این درس ضمن تعریف ترس، با مؤلفههای ترس و راههای مدیریت، غلبه و مهار ترس آشنا میشوید. ترس چیست؟ مفاهیم روانشناختی ترس را یک احساس اساسی و عادی می دانند که در فرد به همان شیوه عصبانیت ، شادی یا غم و اندوه در فرد ظاهر می شود. بر اساس داده های حاصل از مطالعات روانشناسی ، می توان نتیجه گرفت که ترس در موقعیت هایی ظاهر می شود که به عنوان تهدید ، ناشناخته ، کنترل نشده و ناخوشایند ارزیابی می شوند. مطالعات بیولوژیکی همچنین تأیید کرده است که ترس نوعی واکنش طبیعی است که در بدن ما جاسازی شده است، و از نظر زیست شناختی نوعی واکنش واضح و خوب است. در دوره هایی از مراحل خاص تکامل ما، ترس به طور مرتب ظاهر میشود و از حد مجاز تجاوز نمیکند ، به عنوان مثال ترس در کودکان خردسال هنگام دیدن غریبهها. تجربیات ترس می تواند خود را در اشکال مختلف نشان دهد. تقریباً همه ما تا به حال ترس و وحشت ناگهانی را تجربه کردهایم. به عنوان مثال ، در یک موقعیت خطرناک در خیابان، بروز ناگهانی ترس با ضربان شدید قلب، فکر "چگونگی جلوگیری از چنین وضعیتی در آینده" و احساس "لازم است که برای آرام شدن از این وضعیت خارج شوید" مشخص است. پر بَسامدترین ترسها کدامند؟ به جز ترس از خطرات عینی، بسیاری از ترسهای ما ناشی از رویدادهایی در آینده، تغییرات جسمی، ناشناختهها و مشکلات عاطفی است. در ادامه به برخی از پر بسامدترین ترسها که از مطالعات جامعهشناختیِ چالشهای زندگی در شهرهای مدرن بدست آمده اشاره می کنیم. ترس از تنهایی این احساس ناشی از این واقعیت است که فرد نمیتواند مدت طولانی در تنهایی باشد. بسیاری از افراد همانطور که عادت دارند در جامعه زندگی کنند، مستعد این نوع ترس هستند. در زندگی بسیاری از افراد اتفاق افتاده است که پس از مشاجره یا درگیری با دوست خود، اغلب شروع به ترس از این میکنند که نکند دیگران او را ترک کنند و تنها بمانند. این اندیشه منفی باعث میشود که در سایر روابط خود نیز دچار شک شده و در دوری باطل گرفتار آید که حاصل آن دوری از دیگران و تنهایی است. مبارزه با چنین اندیشهای ممکن و ضروری است. سعی کنید خود را بیشتر دوست داشته باشید ، به ویژگیهای شخصیت خود ارزش دهید و مرتباً بهبود پیدا کنید. ترس از مرگ یکی از ترسهایی که در جوامع مدرن و خصوصا در میان جوانان زیاد دیده می شود ترس از مرگ است. این ترس خصوصا زمانی رخ میدهد که کسی از اطرافیان بمیرد یا در موقعیتهایی مثل جنگ یا بیماریهای همهگیری چون کرونا که با تعداد بالای مرگ و میر در جامعه مواجه هستیم. مرگ ناشناخته است، بنابراین بسیاری نمیخواهند با آن چه راز و رمزش برای آنها باقی مانده است، روبرو شوند. این افراد دائما علاوه بر ترس از مرگ خود، نگران اند که اتفاق بدی برای خانوادهشان رخ دهد. غلبه بر این نوع ترس کار سادهای نیست. در برخی موارد ، افراد حتی به کمک متخصصان نیز احتیاج دارند. البته اگر شما فقط غریزه حفظ خود را دارید ، هیچ مشکلی در این مورد وجود ندارد. ترس از پیرشدن اگر احساس ترس از تنها بودن و ترس از مردن دارید، به زودی میترسید که سریع پیر شوید. اصولاً این ترس از آنجا ناشی میشود که شما هیچ چیز خوبی در زندگی افراد سالخورده نمیبینید. همچنین، مردم به دلیل اینکه در سالمندان بیماریهای غیر قابل تحمل و دردهایی مزمن ایجاد می شود، از پیر شدن میترسند. این نوع ترس را میتوان به شرح زیر برطرف کرد: عجله نکنید، شما همچنان از نظر جسم و روح جوان هستید. به آنچه در انتظار 30-40 سال دیگر شما نیست فکر نکنید. نگاهی به اطراف بیندازید، زیرا افراد سالخوردهای وجود دارند که حتی در سن 80 سالگی همچنان با انرژی و از نظر بهداشتی سالم باقی می مانند. چگونه از حرف زدن نترسیم
سؤال : متاسفانه من دچار يك مشكل حاد هستم من در طول ساعات شبانه روز غير از اوقات خواب به شخصي فكر مي كنم در خيالم با حرف ميزنم هر موقعيتي كه تصور مي كنم او هم هست هر جا ميروم در تصوراتم به من توجه درد چندين بار خواسته ام از اين افكار خلاص شوم ولي نتوانسته ام او يك مرد ميانسال است من يك زن جوان هستم و متأهل و عاشق او هم نيستم ولي دوست دارم در خيالم او به من توجه نشان دهد چه كنم كه از اين بيماري نجات يابم خواهش مي كنم كمكم كنيد. جواب : با سلام حضور پرسشگر گرامي و سپاس از اينكه مركز ما را جهت پاسخگويي برگزيده ايد؛ قبل از پرداختن به اصل موضوع بايد عرض نمايم كه توضيحات شما در باره مسئله بسيار خلاصه است و ما براي راهنمايي شما به اطلاعاتي بيش از اين نيازمنديم، به عنوان مثال ما نياز به اطلاعاتي از قبيل پيش آيند هاي(مقدمه هاي) چنين حالاتي داريم، به معني اينكه چه چيزهايي مقدمه ي اين حالتهاي شما قرار مي گيرند و باعث مي شوند شما به خيال پردازي، مبادرت كنيد، پس آيند هاي خيال بافي شما چيست؟ كه مثلا اتلاف وقت و غفلت از واقعيات مي تواند يكي از آنها كه موجب زيان براي شما مي شود باشد، آيا اين عمل پس آيندهاي مثبت نيز براي شما دارد؟ بعد از اين حالتها چه احساسي پيدا مي كنيد؟ از كي اين حالتها شروع شد؟ يعني زمان شروع كي و چه واقعه اي بوده است؟ و شدت آن الان چگونه است؟ يعني آيا بروز اين حالتها موجب بروز اختلال در روند عادي زندگي شما شده؟ و براي شما و يا اطرافيان مشكل ساز شده يا نه؟ همانگونه كه عرض كردم نامه شما بسيار خلاصه است و ما با نداشتن اطلاعات كافي از مواردي كه عرض شد، و نيز مواردي كه فكر مي كنيد در ارائه راهكار براي ما مفيد باشد؛ نمي توانيم راهنمايي مفيدي براي شما عرضه كنيم مثلا اگر تاثيرات پيش آيندها و پس ايندهاي وقوع خيال پردازي را ذكر مي كرديد ما مي توانسيتم تحليل دقيق تر و در نتيجه راهنمايي بهتري براي ارائه دهيم اما به هر حال ما توضيحاتي در اين خصوص ارائه مي دهيم و براي دادن راهنمايي دقيقتر منتظر توضيحات تفصيلي شما مي مانيم خيالبافي يكي از مكانيسمهاي دفاعي انسان است كه در آن فرد جهت مقابله با ناكاميها به صورت خيال و تصور به اميال و آرزوهاي خود واقعيت ميبخشد و گاهي هم اميال شكست خورده خود را به تخيلات فريبنده و لذت بخش تبديل ميكند تا آنچه را كه در عالم واقع بدان نرسيده است در عالم خيال براي خود تصور كند. اولين و مهمترين اثر تخيل همانطور كه لابد خود نيز به تجربه دريافتهايد، اين است كه ممكن است مانع درك واقعيات شده و باعث گردد فرد نتواند به طور مطلوب با محيط خود ارتباط برقرار كند و چه ضرري بالاتر از اين؛ زيرا بهداشت رواني فرد در نگرشهاي مربوط به خود، ديگران و زندگي براساس اصل درك واقعيت امكانپذير است تا فرد با محيط و نگرشهاي مربوط به خود و ديگران سازگار گردد.هنگامي اين عمل خطرزاست كه عمل خيال و تخيل به صورت عادت درآيد؛ زيرا در چنين هنگامي ديگر فرد قادر نيست و توانايي آن را نخواهد داشت كه واقعيتها را همانگونه كه هست، ببيند. حال قبل از اين كه عوامل به وجود آمدن خيالبافي افراطي و راهكارهايي جهت مقابله با اين مسئله ارائه نماييم، توجه به دو نكته، لازم و ضروري است : نكته اول اين كه همانطور كه خودتان بيان كرده ايد شما دچار اين حالات شده ايد و هنوز نيز ادامه دارد. طبيعي است كه درمان آن نيز نياز به زمان دارد و بايد شما با حوصله و صبر و شكيبايي از طريق مشاوره حضوري يا حداقل مشاوره مكاتبهاي طي جلسات متعددي با به كارگيري راهكارهاي ارائه شده از ناحيه كارشناس و متخصصين بر اين شكل غلبه پيدا كنيد و هيچ گاه نبايد توقع معجزهاي از ناحيه روان شناسان و مشاورين داشته باشيد. نكته ديگر اين كه يكي از ويژگي هاي انسان اين است كه ميتواند در وضعيت رواني و رفتاري خود تغييراتي ايجاد كند و هيچ گاه نبايد خود را در مقابل هيچ مسئله اي ناتوان و ضعيف انگارد و قطعا شما اگر بخواهيد ميتوانيد با اين عادتي كه داريد مقابله كنيد و وضعيت خود را در حد اعتدال تغيير دهيد. چندين علت را مي توان براي خيال بافي هاي افراطي در نظر گرفت كه برخي عبارتند از : 1. مشكلات روحي و رواني ، كه بيشتر ناشي از اختلافات خانوادگي ،كمبودها و ناكامي ها مي باشد و فرد براي فرار و جبران آنها رو به خيالبافي مي آورد. 2. اميال و آرزوهايي ، كه يا دسترسي به آنها مشكل است و يا تحت هر شرايطي نمي توان به آنها دست يافت. لذا پيشنهاد مي گردد علاوه بر پيگيري راهكارهاي زير براي ريشه يابي علت خيالات و موفقيت بيشتر در از بين بردن آن به صورت حضوري به يكي از متخصصان روانشناسي مراجعه نماييد تا با توجه به گذشته شما در حل اين مسأله ياريتان نمايد. راهكارهاي درمان براي درمان خيال بافي هاي افراطي توجه به نكات و عمل به راهكارهاي زير ضروري به نظر ميرسد لذا براي رهايي از اين مشكل كمر همت ببتديد و با تلاشي مضاعف به مبارزه با آن بپردازيد . 1- همواره بدانيد انسان موجودي با اراده و مختار است و همانطور كه نمي گذارد هر كسي به حريم شخصي و خانوادگيش نفوذ كند ، بايد با اراده خودش از نفوذ افكار و انديشه هاي مزاحم و خيالي در ذهنش نيز جلوگيري نمايد وكنترل افكار و انديشه هاي خود را در دست خود داشته باشد. 2- يكي از تكنيكهاي موثر در اين باره اينست كه كشي به مچ خود ببنديد و با شروع خيالپردازي آن كش را كشيده و رها كنيد طوري كه اندك سوزشي بدستتان وارد شود آنگاه شروع به شمارش معكوس نماييد مثلا يك عدد پيچيده مثل 6589234را انتخاب كنيد و سعي نماييد هفت هفت تا از آن كم كنيد تا به صفر برسيد. 3- تكنيك موثر ديگر اينست كه وقتي استارت خيال پردازي در ذهنتان زده شد بلافاصله كش را گرفته و رها كنيد و به فكري كه قبل از اين فكر خيال پردازانه به ذهنتان آمد و باعث شد كه شما اين دست به كار اين فكر شويد را بيابيد و بعد از يافتن آن به فكري كه قبل از آن به ذهنتان آمد و باعث شد كه اين فكر به ذهنتان بيايد فكر كنيد و همينطور به فكرهاي قبلي بپردازيد با اينكار كم كم كنترل فكر خود را بدست خواهيد آورد البته اينها تكنيكهايي هستند كه بايد زير نظر روان درمانگر و در طي چندين جلسه انجام شوند 4- استفاده از تكنيك حواست را جمع كن : اين شيوه ممكن است ظاهراً ساده به نظر بيايد، ولي در عين حال بسيار مؤثر است. هنگامي كه حواستان پرت مي شود و ذهنتان سرگردان است، مرتب به خودتان هشدار دهيد كه حواست را جمع كن. اين روش كم كم سبب مي شود كه توجه شما به موضوع مورد نظرتان جلب شود.براي مثال، هنگامي كه در كلاس هستيد و ذهن شما را كنفرانس كلاسي، تكاليفي كه داريد، تاريخ، ساعت صرف غذا و يا هر چيز ديگري پر كرده، به خودتان بگوييد: حواست را جمع كن و به كنفرانس توجه كن. به هر حال تا حدي كه ممكن است اجازه ندهيد تمركزتان به هم بريزد. و دوباره اين هشدار را پيش خودتان تكرار كنيد: حواست را جمع كن. هنگامي كه افكار مزاحم خود را پيدا كرديد، كم كم با تكنيك حواست را جمع كن به حال بر مي گرديد. اگر يك شخص معمولي باشيد، ممكن است اين عمل را صدها بار در هفته انجام دهيد. ولي طي روزهاي آينده مدت زماني كه افكار خاصي درذهن شما مي ماند، طولاني تر مي شود، يا به عبارت ديگر تمركزتان در مورد موضوعي خاص بالا مي رود. بنابر اين بايد صبور باشيد تا شاهد پيشرفت هاي خود در اين زمينه باشيد. 5- يكي از بهترين راههاي غلبه بر خيالبافي هاي افراطي ،تنها نبودن و جابجايي مكاني است ، يعني به محض شروع افكار خيالي ، مكان خود را تغيير دهيد . سعي نماييد خيلي تنها نباشيد ،خصوصا در مواقع هجوم افكار خيالي ،زيرا تنهايي بهترين محرك براي ايجاد افكار خيالي مي باشد . قبل از شروع اين خيالات خودتان زمينه بروز آن را از بين ببريد . 6- فرصتي براي افكار و خيالات مزاحم : در طول روز ، زمان ويژه اي را به فكر كردن درباره مسائل وخيالاتي كه به ذهن شما خطور مي كنند و تمركزتان را به هم مي زنند اختصاص دهيد. به طور مثال ساعت 30/ 4 تا 5 بعد از ظهر زماني است كه شما مي توانيد به اين خيال پردازي بپردازيد. هنگامي كه اين افكار مزاحم در طول روز به ذهن شما خطور كرد و باعث نگراني شما شد، به ياد آوريد كه زمان ويژه اي را براي آنها در نظر گرفته ايد و اجازه دهيد كه از ذهن شما خارج شوند. كساني كه از اين روش استفاده كرده اند، توانسته اند 35 درصد از افكار مزاحم را در طول 4 هفته در خود كاهش دهند. اين تغيير بزرگي است. 7- موقعيت هايي كه اين گونه افكار و خيالبافي ها بيشتر به سراغ شما مي آيد را شناسايي و از رفتن به اين مكان ها خودداري كنيد . 8- از خيالپردازي خود به درستي و آگاهانه استفاده نماييد؛ زيرا در اين صورت است كه متوجه اين موضوع ميشويد كه از زندگي خود چه ميخواهيد. از خيال ميتوان به عنوان يك ابزار تعيين كننده هدف براي خود استفاده كرد. 9- ورزش را جزء ضرورىترين فعاليتهاى خود قرار داده هر روز حداقل نيم ساعت الى يك ساعت ورزش كنيد. (هر ورزشى كه مورد علاقه شماست) 10- روابط اجتماعى خود را افزايش دهيد مثلاً شركت در مجالس عمومى مثل مجالس جشن يا مجالس مذهبى. 11- سعى كنيد هيچگاه بيكار نباشيد و با برنامه ريزى براى اوقات شبانه روزى خود همه اوقات خود را به نحوه صحيح و منطقى پر كنيد زيرا يكى از دلايل اينكه اين خيالپردازي به ذهن خطور مىكنند بيكارى است. 12 - سعي كنيد از چنين تكنيك هايي كه مفيد و مؤثر به نظر مي رسند، استفاده كنيد و حداقل به مدت يك هفته آنها را به طور صحيح به كار ببنديد. اگر متوجه تغييرات كمي شديد، پيشنهاد مي شود تمرينات خود را ادامه دهيد، چون در تمركز ذهن شما مؤثر خواهد بود ولي اگر عليرغم عمل به اين راهكارها، نتيجهاي نگرفتيد لازم است حضوراً به روانشناس يا روانپزشك مراجعه نماييد غلامرضامهرانفر
این افکار که معمولا شاد و خوشایند و همچنین امیدها و آرزوهای فرد است، مانند فیلمی جلوی چشمانش ظاهر شده و عبور میکنند. از میان موجودات روی زمین، معمولا انسانها خیالبافی میکنند و تحقیقات روی 2250 داوطلب نشان داده است مردم تقریبا 45 درصد از اوقات بیداریشان را به خیالبافی میپردازند. در نگاه اول، خیالبافی به نظر اثباتی بر تنبلی ذاتی انسان میآید. در حقیقت در فرهنگی که مردمانش پرکار و انرژی هستند، سرگردانی ذهن بیفایده و کشنده وقت در نظر گرفته میشود. افکاری که باید آنها را دور ریخت و حتی برخی روانشناسان بنام همچون فروید آن را صرفا وسیلهای برای فرار از کارهای روزمره زندگی میدانند. در این حالت فرد کارهایی را که باید انجام دهد با خیالبافی در واقع آرزو میکند که آنها را تمام و کمال انجام داده است. اما امروزه، روانشناسان و عصبشناسان معتقدند این سرگردانی ذهن نوعی ابزار شناختی و هوشیاری ضروری برای درک موقعیتمان در زندگی محسوب میشود. از طرفی وقتی روح ما بسیار خسته میشود و حقایق زندگی در آن لحظه خاص نمیتواند کمکی به ما بکند، مغزمان به دنبال مواردی میگردد که حقایق را از ما دور کرده تا لحظهای آرام بگیریم. درست است که گاهی اوقات برای فرار از مشکلات زندگی به خیالبافی روی میآوریم، اما این روش میتواند روشی سالم برای برخورد با شرایط و اوضاع خاصی باشد که از حد تحمل ما بالاتر است. خیالبافی به طور عادی منفی درنظرگرفته میشود، اما وقتی چند دقیقه به استراحت نیاز دارید و باید روح خسته و درماندهتان را اندکی التیام بخشید بسیار مفید است. در واقع یک خیالباف همچون چشمهای است که میتواند افکار جدید و حتی عجیب را به جریان ضمیر خودآگاه خود وارد کرده و نهتنها به سبب هیجان ناشی از تراوشات جالب ذهنیاش خستگی از تن به در کند، بلکه به گونهای مفید از آن بهره برد. خیالبافی بسته به روشی که شما آن را به کار ببرید، میتواند منفی یا مثبت باشد و در این مبحث به توضیح هردو جنبه پرداخته شده است. جنبههای منفی خیالبافی: خیالبافی که از حد و اندازه بگذرد نهتنها مفید نیست، بلکه میتواند به زندگیتان لطمه وارد کند. در حقیقت با بههمزدن تمرکزتان در اوقاتی که نیاز به تمرکز دارید، باعث میشوید موضوعات مهم زندگیتان را فراموش کنید و فقط در رویاها و آرزوهایتان غوطه ور شوید. اگر سرکار یا در حال انجام کار مهمی هستید، خیالبافی میتواند جلوی فعالیتهایتان را گرفته و از سرعت کارتان بکاهد و وقت با ارزشتان را تلف کند. حتی اگر در حال کار با دستگاههای سنگین و خطرناک هستید، ممکن است با کمکردن تمرکزتان سلامتتان را به خطر اندازد. خیالبافی دائمی برای سلامت ذهن بسیار مضر و ممکن است فرد نتواند دنیای خیال و واقعیت را از هم بخوبی جدا کند و گرفتاریاش چند برابر شود. همچنین ممکن است برخی مردم که دچار خشم مهارنشدهای هستند با خیالبافی منفی درصدد صدمه زدن به خود یا دیگران برآیند. جنبههای مثبت خیالبافی: میتوان از خیالبافی به نفع خود بهره برد. برای این کار باید در روز زمانهای خاصی برای خیالبافی در نظر گرفت. گرچه خیالبافی معمولا خود به خود پیش میآید، اما میتوان تاحد زیادی آن را کنترل کرد. زمان خاصی را درنظر بگیرید و به جایی ساکت رفته و به خیالبافی بپردازید. بسیاری از مردم زمانی که دچار اضطراب و ناراحتی میشوند با این روش میتوانند اندکی آرام بگیرند که بهترین کار برای رهایی از استرسهای پس از یک روز کاری است. خیالبافی و ذهن آرام: خیالبافی میتواند با دور کردن ذهنتان از واقعیتهای ملال آور زندگی و مشکلات روزانه به شما آرامش بخشیده و احساس خوبی در شما به وجود آورد. در حقیقت، خیالبافی اجازه میدهد وجودتان نفس کشیده و از واقعیات تلخ زندگی تاحدی دور بمانید و وقتی به واقعیت برگشتید، ذهنتان طراوت و نیروی تازهای گرفته و میتوانید دید تازهای نسبت به مشکلات پیدا کنید و حتی به راهحلهای خلاقانهای فکر کنید. گاهی اوقات کار کردن بیوقفه و طولانی شما را بسیار خسته و درمانده میکند به طوری که نمیتوانید به کارتان بدرستی بپردازید، در این لحظات خیالبافی بسیار مفید است و میتواند شما را غرق در تخیلات شیرین کرده و پس از آن شما با روحیهای تازه و آرامش بسیار دوباره کارتان را از سر بگیرید. خیالبافی و کشمکش: برخی مردم هنگام رویارویی با مشکلاتشان به خیالبافی میپردازند. در حقیقت به این روش خیالبافی سازماندهی شده میگویند. این خیالبافی نوعی تصویرسازی ذهنی برای بررسی روشهای مقابله با مشکلات موجود یا احتمالی است. فرد با استفاده از این روش میتواند شرایط متفاوتی را در ذهن درنظر گرفته و خود را در برابر اتفاقهای گوناگون ناخوشایند آماده سازد. مثلا ممکن است در ذهن خود تصور کند یک نفر در خیابان قصد دزدی از او را دارد، سپس با استفاده از خیالبافی چند سناریو در ذهن خود ساخته و با کمک آنها خود را برای رویارویی با چنین حادثه احتمالی آماده میکند. خیالبافی و روابط : جنبه مثبت دیگر خیالبافی کمک به فرد در حفظ روابطش است. مثلا وقتی همسران یا دوستان از یکدیگر به دلایلی دور میشوند با کمک خیالبافی و تصور خیالی کنار یکدیگر بودن میتوانند احساس کنند هنوز کنار هم هستند. این روش بویژه برای همسران جهت حفظ احساس نزدیکی بینشان (در شرایطی که به اجبار از هم دور هستند) بسیار مهم و ضروری است. شما میتوانید لحظاتی را که کنار یکدیگر بودید به یاد آورده یا اینکه با خود فکر کنید اگر در آینده میخواستید جایی بروید، کجا میرفتید و چه میکردید و با این افکار خیالبافی کنید. اگر به سبب نقل مکان از دایره دوستانتان دور ماندهاید و این موضوع عذابتان میدهد، گاهی با خود بیندیشید اگر هنوز نزد آنها بودید چه میکردید. گرچه خیالبافی مانند واقعیت نیست، اما کمک میکند احساس خوبی داشته باشید. خیالبافی و ثمربخشی: خیالبافی میتواند روشی کارآمد برای افزایش بهرهوری محسوب شود. اگر روزانه چند دقیقه در خصوص مشکلی که دارید خیالبافی کنید ممکن است به روشهای متفاوت حل مشکل دست یابید. این کار موجب بالا بردن روحیهتان شده و اوضاع روحیتان به حد مطلوب برسد. شما هرقدر احساس خوبی داشته باشید فعالتر و موثرتر عمل خواهید کرد و برای به اتمام رساندن کار یا وظیفهای که به شما محول شده است، انگیزه بیشتری پیدا میکنید و سریعتر سراغ فعالیت و تلاشی دیگر میروید. خیالبافی و اهداف: از آنجا که خیالبافی به حفظ انگیزه و ثمربخشیتان کمک میکند، باعث میشود زودتر به اهدافتان دست یابید. تصویرسازی موفقیت معمولا نقش مهمی در ایجاد اشتیاق برای رسیدن به مقصد دارد. در واقع تصویرسازی موفقیت، روش متداولی است که به وسیله بازیگران، ورزشکاران و دیگر افراد حرفهای که جامعه آنها را موفق میداند، انجام میشود. خیالبافی و تمرکز حواس: اگر هدف شما نوشتن مطلبی کمدی برای تلویزیون است، اما تاکنون چنین کاری نکردهاید، میتوانید خودتان را تصور کنید که نویسنده این مطالب شدهاید و انگیزه کار و تلاش در این زمینه را در خود بالا ببرید و خواهید دید سرانجام به آنچه دوست داشتید، خواهید رسید. این موضوع برای هرکار دیگر هم صحت دارد. شما میتوانید با خیالبافی درخصوص هدفتان ذهنتان را به روی آن معطوف کرده و حتی به اهداف متعالیتر بیندیشید. هرچه بیشتر به هدفتان فکر کنید، بیشتر روی آن متمرکز میشوید و احتمال اینکه به آن زودتر برسید بسیار بیشتر خواهد شد. گرچه خیالبافی به طور کلی نوعی ویژگی منفی در نظر گرفته میشود، اما با استفاده از تکنیکهای فوق میتوانید از آن به نفع خود استفاده کنید. خیالبافی نهتنها خلاقیت و مهارت حل مشکل را در شما افزایش میدهد، بلکه به شما کمک میکند روی وظیفهای خاص متمرکز شوید و از آن برای رسیدن به اهداف نهاییتان استفاده کنید. پس نگران نباشید، گاهی اوقات خیالبافی کنید! نشانه های تخیل قوی
لازم نیست همیشه برای انجام تمریناتی که به آرامش ذهن تان کمک می کند ، در حالت نشسته و ثابت باشید.. این تمرینات را می توان در خلال انجام کارهایروزانه هم انجام داد .طی سه دهه اخیر مطالعات گسترده بشر فواید حالتی را که به آن « ریلکس» گفته می شود ، به اثبات رسانده است . واکنشی که انسان هنگام آرامش از خود بروز می دهد ، یک نوع آسودگی ذهنی به همراه کاهش فشار خون، کند شدن میزان ضربان قلب و تنفس و همچنین شل شدن عضلات بدن است . ایجاد چنین شرایطی بسیار ساده است . اگر در چنین وضعیتی قرار گرفتید ، مطمئن باشید می توانید برای غلبه بر اضطراب هایتان بر بسیاری ازفشارهای عصبی ناشی از خشم ،چیره شوید . ایجاد چنین آرامشی برای بچه ها نیز مفید است . مطالعاتی که بر روی تعدادی از دانش آموزان یک مدرسه متوسطه درون شهری در آمریکا انجام شده است ، صحت این مساله را اثبات می کند . دراین مطالعات مشخص شد نمرات آن دسته از دانش آموزانی که « ریلکس »را آموخته اند ، بهتر شده و خلق و خوی کار کردن و انجام کارهای گروهی نیز درآنها بیشتر به چشم می آید . ●برای رسیدن به آرامش ذهن ، سه راهکار پیشنهاد می کنیم : ۱- تمرکز فکر ( ۱۰ تا ۲۰ دقیقه ) این روش قدیمی ، اولین توصیه برای ایجاد آرامش کامل است . بدین صورت که ابتدا یک عبارت یا دعای کوتاه را که یادآوری آن به شما آرامش می دهد و دراعتقادات مذهبی تان ریشه دارد به خاطر داشته باشید . مثلا چیزهایی مثل یاد خدا یا اینکه خداوند همیشه یاور و پشتیبان ماست . سپس چشمهایتان را بسته و در وضعیتی آرام بنشینید و عضلاتتان را شل کنید : این کار را به ترتیب از پاهایتان شروع کنید و سپس به طرف رانها ، شکم ، شانه ، گردن و سپس سر ادامه دهید . به طوری که با هر بازدم کلمه یا عبارتی که باعث آرامشتان می شود را از ذهن بگذرانید . در ضمن وقتی افکار مزاحم به سراغتان می آید ، نگران نباشید و نسبت به آنها بی اهمیت باشید و سعی کنید به آرامی به مرور جمله ای که یادآوری آن به شما آرامش می داد ، برگردید . این تمرین را می توانید در وضعیتی مطلوب ، بین ۱۰ تا ۲۰ دقیقه انجام دهید و به یاد داشته باشید حتی ۵ دقیقه از این تمرین هم می تواند باعث ایجاد آرامش ذهنی و تجدید قوا در شما شود . اگر احساس می کنید باید حساب وقت را داشته باشید ، بهتر است یک ساعت البته نه ساعتی که روی زنگ تنظیم شده باشد ، کنارتان بگذارید . وقتی تمرکزتان به پایان رسید ، یک دقیقه در همان وضعیت آرام بنشینیدو سپس کارهای روزانه تان را از سر بگیرید . آرامش روحی و روانی
اعتماد به نفس داشتن مهارت اعتماد به نفس یکی از لازمه های زندگی اجتماعی است. ما از کودکی تا آخرین روزهای زندگی خود به داشتن این مهارت نیاز داریم. زیرا این موضوع ارتباط بسیار مستقیمی با کیفیت و موفقیت زندگی ما دارد. در بسیاری از مواقع نبود اعتماد به نفس می تواند مسیر زندگی یک شخص را تغییر داده و از رسیدن به موفقیت بازدارد! موضوعی که می بایست به آن توجه داشته باشیم این است که افزایش اعتماد به نفس با یکسری راهکارهای علمی و عملی قابل دستیابی بوده و جای هیچگونه نگرانی وجود ندارد. در واقع اعتماد به نفس یک مهارت است و بصورت اکتسابی در طول زندگی هر شخص بدست می آید. حال اگر این مهارت پایین تر از حد لازم باشد با یکسری راهکارهای روانشناسی می توان آنرا افزایش داد. اعتماد به نفس چیست؟ اعتماد به نفس یا Self-Confidence یعنی قدرت نمایش توانایی ها در حد نیاز و خواسته فرد. یعنی اگر توانایی انجام یک کاری را داریم پس نیازی نیست نگران چیزهای دیگر باشیم. ممکن است اشتباه و یا آن چیزی که برخلاف خواسته ماست برای هر کسی که اعتماد بنفس بالایی دارد اتفاق بیافتد. اما نکته مهمتر اینجاست که با وجود اعتماد به نفس معمولا به چیزهایی که می خواهیم و می دانیم که می توانیم، می رسیم. اشخاصی که اعتماد به نفس پایینی دارند معمولا عکس العمل افراد دیگر را بهانه ای قرار می دهند برای توجیه عدم انجام کار! اما این تصور اشتباه است زیرا ما در نظر انسانهای دیگر آنقدر مهم نیستیم که خودمان تصور می کنیم. دانستن این موضوع کمک بسیار زیادی به ما خواهد کرد تا با آرامش و آسودگی زندگی کنیم. ضمنا زمانی که ما می دانیم موفقیت مان حتمی است نیازی به داشتن نگرانی نیست. چگونه مهارت خود را افزایش دهیم علت نبود اعتماد بنفس باید ریشه یابی شده و راهکار صحیحی برای رفع آن ارائه شود. معمولا بسیاری از این مشکلات ریشه در کودکی فرد داشته و تا زمانی که بصورت اصولی برطرف نشود همراه اوست. خوشبختانه بدست آوردن مهارتهایی نظیر اعتماد بنفس در هر مرحله ای از زندگی با یکسری راهکارهای علمی و عملی قابل دستیابی است. یکی از بهترین راهکارهای برای حل دائمی این مشکل مراجعه به مشاور روانشناس است. علت اینکه محیطی فراهم می شود تا بتوان در قالب کارگاه های افزایش مهارت های اجتماعی، مشکلات خود را برطرف نمود. مژده به شما که در حال مطالعه این مطلب هستید! شما می توانید با شرکت در کارگاه های روانشناسی خانم دکتر جبلی با محوریت افزایش مهارت های اجتماعی، مشکلات خود را برطرف نمایید. تاثیرات وجود اعتماد به نفس اعتماد به نفس داشتن مهارت اعتماد بنفس یک اصل اجتناب ناپذیر است. در صورتی که یک فرد این مهارت را داشته باشد خواهد توانست: به راحتی با دیگران ارتباط برقرار کند. در تحصیل و شغل موفق شود. مورد تحصین و تمجید افراد در جامعه قرار گیرد. از خود رضایت داشته و آرامش روحی روانی داشته باشد. و ده ها مورد دیگر … ریشه اعتماد به نفس چیست و راههای تقویت آن
چگونه قدرت درون خود را فعال کنیم ؟ اگر شناخت درستی از قدرت درون داشته باشید، آگاهانه و به طور موثر میتوانید از آن در مسیرهای گوناگون زندگی خود استفاده کنید و موفقیتهای بزرگی در کارنامه خود ثبت کنید. در این بخش میخواهیم به راهکارهای افزایش قدرت درون بپردازیم. برای تقویت قدرت درون اولین گام اساسی این است که باور کنید شما خود نیز یک خالق هستید. برای این منظور احتیاج دارید که خودتان را از بالا نگاه کنید و خود را دوست داشته باشید. با خودتان مهربان باشید. قدر تمام آنچه خداوند به شما اعطا کرده را بدانید. تشکر و قدردانی، دوست داشتن و دیدن آنچه که هستید، در شما حس شاد بودن را میآفریند و تنها با شادمانی است که میتوان آفرید و خالق قدرت درون بود. همه ما بخشی از وجودمان را باور داریم که توانستیم با آن چیزی به دست آوریم. این دقیقا باوری است که تعیین میکند ما موجودی هستیم با تواناییها و محدودیتهای خاص... حال من شما را از این موضوع که باورهایی وجود دارند که میتوانند شما را در مسیر موفقیت، شادمانی، سلامتی و تمام آنچه که آرزومند یا نیازمندش هستید قرار بدهد، مطلع میکنم. درست در اینجاست که میتوانیم با خود بالاتر و آگاهی آشنا شویم تا تمام برداشتی که تاکنون از ( من ) یا ( منیت ) که به طور معمول و در سطح عمومی فراگیر شده تغییر پیدا کند. در واقع ( خود بالاتر ) ما مفاهیم گستردهتری از ( من ) دارد، و به سختی میشود آن را جایگزین منی که عمری را صرفش کردیم را کرد، چون تاکنون ما خود را محدود میدانستیم و همواره بر این اساس زندگی کردیم. اولین گام این است که بدانید شما چه کسی هستید؟ از کجا آمدهاید؟ و به کجا میروید؟ همه ما از یک مبدا آمدهایم، بنابراین فکر میکنیم باید شبیه به چیزی باشیم که از آن به وجود آمدهایم. تائو ت چینگ، در کتابش میگوید: ( راهی که مینامیم، راه ابدی نیست ) در کتابی از دکتر وین دایر خواندم، آفریدگار در میان هر مخلوقی، تکهای از خود و روحی از طبیعت خود را به جای گذاشته است که به واسطه آن هر مخلوقی میتواند خالق باشد یعنی به جای اینکه منتظر باشید تا نیازهایتان از جایی دیگر تامین شود، میتوانید توسط قدرت فکر و روحتان کار کنید تا عناصری را که به آن نیاز دارید خودتان به دست آورید. چگونه نیروی چی را فعال کنیم
در هر سنی که باشیم، در هر شهر یا کشوری که باشیم، هر جایگاه اجتماعی که داشته باشیم و به طور خلاصه در هر شرایطی که باشیم، مودبانه حرف زدن کاملا می تواند زندگی لذت بخش تری را برای ما به وجود بیاورد. لذت بخش بودن به این معنا که وقتی می بینیم دیگران از صحبت کردن با ما می توانند انرژی بیشتری بگیرند و به تبع مودبانه حرف زدن ما آن ها هم مودب حرف می زنند و به ما بیشتر احترام می گذارند.مودبانه حرف زدن در این مقاله می خواهیم مطالبی که در مورد مودبانه حرف زدن کردن باید بدانیم را بیان کنیم. انتظار می رود در پایان این مقاله، از تعریف،اهمیت و نحوه مودبانه حرف زدن به خوبی آگاه باشیم و تا حد امکان سعی کنیم مطالب را به صورت کاربردی در زندگی پیاده کنیم. مودبانه حرف زدن به چه معنا است؟! اگر می خواهیم در مورد مودبانه حرف زدن بیشتر بدانیم، ابتدا باید من و شما به یک تعریف مشترک در زمینه مودب بودن برسیم. بنابراین هر جا در این مقاله سخنی از مودبانه حرف زدن و مودب بودن کردیم، منظورمان چیزی است که در این قسمت از مقاله توضیح می دهیم. از نظر عموم مردم ، کسی مودب هست که یک سری کلمات خاص را در صحبت هایش به کار نبرد. این درست هست، اما فقط بخشی از مودبانه حرف زدن مربوط به این جمله هست. فردی که مودب هست و یا بهتر است بگوییم مودب بودن را انتخاب کرده، ادب خودش را با انتخاب کلمات، انتخاب حرکات بدن و صورت و همچنین انتخاب لحن مناسب به دیگران نشان می دهد. بنابراین در این مقاله هر جا صحبت از مودبانه حرف زدن و مودب بودن کردیم، منظورمان فردی است که پیام و منظور خود را با بهترین کلمات، با بهترین لحن همراه با مناسب ترین و بهترین حرکات بدن خودش ارائه می کند. چطور مودب باشیم؟! با توجه به تعریفی که چند خط بالاتر انجام دادیم، حالا می خواهیم در این قسمت از مقاله کارهایی که باید برای مودبانه حرف زدن انجام دهیم را خاطر نشان کنیم. تداوم و پشتکار در انجام این تمرینات می تواند ما را در دیدگاه عموم فرد فوق العاده موقر تر و مودب تری نشان دهد. کلمات مناسب را به کار ببریم. اولین شرط مودبانه حرف زدن همانطور که حدس زده اید، این است که کلمات زشت را به کار نبریم. فحش ها مشخصا در این دسته قرار می گیرند ؛ اما دسته دیگری از کلمات هم شامل عبارات ممنوعه می شوند. کلمات و عباراتی که به اصطلاح “تیکه انداختن” محسوب می شوند. این را یادمان باشد که اگر می خواهیم فرد مودب تری جلوه کنیم، نباید حرف ما طوری باشد (یا به گونه ای گفته شود) که شخص یا اشخاصی آن را به خود بگیرد و از آن آزرده شود. بنابراین برای مودبانه حرف زدن، اولین کاری که باید انجام دهیم این است که کلمات زشت را به کار نبریم و پیامی که داریم را طوری بیان کنیم که افراد حاضر در آن جمع، احساس بدی از آن نداشته باشند. لحن مناسب در مودبانه حرف زدن. بهترین کلمات و بهترین عبارات هم با داشتن لحن نامناسب، یک بی احترامی بزرگ برای حضار محسوب می شود. با ساده ترین مثال این موضوع را برای شما شرح می دهیم. لیست جملات شیک مودبانه برای گفتگو
سلام خدمت دوستای گل متممی انتخاب های من از متن کتاب “اقتدارگرایی ایران در عصر قاجار” بیشتر ترکیبات و عبارات منفعل بود تا واژه، که البته آمارشونم بالا زد! تعدادیشون اینها بودن: حمایت فکری، فقدان قدردانی، خودانتقادی، فرافکنی، کار تشکیلاتی، دستیابی به اجماع فکری و رفتاری، مبتنی بر…، به تعویق انداختن، مصالحه، خود محوری وووو.. راستی منم دراین باب یه تمرینی به ذهنم رسید، میتونیم یکی از موضوعاتی رو که اخیرا درباره ش با کسی صحبت کردیم، یا اگه چیزی بود که درباره ش برای کسی توضیحی دادیم انتخاب کنیم، و بعد از یاداوری اینکه چیا گفته بودیم، بیایم یه توضیح بهتر با واژه های بهتر و قشنگتر براش آماده کنیم و برای دفعات بعد گوشه ی ذهنمون داشته باشیم، و البته حواسمونم باشه خیلی از کلمات جدید و قلمبه سلمبه و غریب هم استفاده نکنیم که مخاطب بجای فهم بیشتر و بهتر موضوع، تعجب کنه! مثلا خود بنده جدیدا یک کتابی میخونم که واقعا مشتاق بودم برای یکی دوتا از دوستام راجع بهش صحبت کنم و مکالماتمونو خییلی نامحسوس به سمت معرفی اون کتاب سوق میدادم :) خب معرفی خوبش برام خیلی مهم بود چون بسیار کتاب ارزشمندیه، اما هربار بعد از صحبت کردن راجع بهش احساس کردم اصلا حق مطلبو خوب ادا نکردم… و حالا راجع بهش فکر کردم و دارم یه معرفی خیلی بهتر و شیواتر با کلمات مناسبتر و رساتر براش آماده میکنم، که هم دوستام به درستی دستشون بیاد موضوعش چیه، هم ترغیب بشن بخونن، هم شاکله ی کلی حرفام چیز قشنگتری باشه و هم حق مطلب بخوبی ادا بشه :) درباره ی خیلی موضوعات دیگه مون هم میشه چنین شیوه ای رو استفاده کرد راستی ممنون از دوستان بخاطر کامنتای خوبشون زیر این پست، خیلی مفید بود. کلمات شیک فارسی
یکی از مشکلاتی که افراد خجول و کمرو با آن رو به رو هستند، زمانی ست که در جمعی (خصوصاً جمع افراد غریبه) قرار می گیرند و احساس می کنند که حرفی برای گفتن ندارند و با سکوت طولانی شان، افراد حاضر، به خجول و کمرو بودن آنها پی می برند. اما واقعاً دلیل این سکوت طولانی چیست؟ اگر شما جزء یکی از همین افراد هستید و یا در اطرافیان تان اینگونه افراد را می شناسید، خواندن ادامه این نوشته را به شما پیشنهاد میکنم و الّا می توانید صفحه را ببندید و به ادامه کارهایتان بپردازید. آیا کم حرفی ذاتی است قبل از اینکه به دلایل کم حرفی بپردازیم، لازم است به نکته ای مهم اشاره کنم که بعضی افراد خوب صحبت کردن و جذاب سخن گفتن را ذاتی می دانند، در صورتی که اینطور نیست. لااقل برای من اینطور نبوده و برای خوب و جذاب صحبت کردن، در کلاس های آموزشی شرکت کرده ام. البته بعضی افراد در خانواده ای رشد می کنند که پدر و مادر آنها از فن بیان خوبی بهرمند هستند و توانایی بالایی در ارتباط گیری دارند و ما منکر این قضیه نمی شویم که بزرگ شدن فرزند در این خانواده بی تأثیر است. اما اگر کسی از این توانایی مهم برخوردار نیست، می تواند با آموزش آنها را بدست آورد. کم حرفی بهتر است یا پرحرفی
چگونگی پرورش و تمرین صداسازی بخش مهمی از زیبایی لحن(سبک) و موفقیت در تطبیق مقامات و آهنگها مربوط به صدا است. تولید صوت و صدا، که از حرکات هماهنگ و منظم اندام ها و عضلات صوتی به وجود میآید، جنبۀ فیزیولژیک دارد. صدا از جهات مختلف قابل تمرین و پرورش است. بنابراین هر کس میتواند با تمرینات صحیح صدای نسبتاً زیبا و جذابی داشته باشد. لذا توضیحات مختصری درباره اندام های صوتی و چگونگی پرورش و تمرین صدا لازم به نظر می رسد: یکم: آشنایی با اندام های صوتی: الف_ اندام ها و عضلات تولید کننده صوت که به فرمان دستگاه عصبی به حرکت در میآیند به ترتیب از این قرارند: تمرینات قوی سازی صدا دستگاه تنفسی شامل ششها (که عمل دم و باز دم به وسیله آنها انجام میشود) نای و نایژه(مسیر هوا از ریه ها به طرف حنجره). عضلات و تارهای صوتی حنجره (تشکیل دهنده صدای ابتدایی). حفره ها و دیواره های گلو (محل تولید حروف_تند و کند کننده صدا) دهان، شامل: زبان (قسمت های جلو و عقب زبان)، فک، لبها، لهات (زبان کوچک) و سقف کام(نرم کام، سخت کام ) دندان ها و لثه ها (محل تولید حروف – لطافت بخشیدن به صدا ). مجرا و حفرههای بینی (تقویت کننده صدا – تولید کننده حروف خیشومی).
تعداد صفحات : 3